در دل فلات کهن ایران، جایی در حاشیه کویرها و در میان کوهها، نامی میدرخشد که فراتر از مرزهای عقیده، قوم، زبان و دین، در دل هر ایرانی جا دارد. نامی که بیش از هزار سال است، چون چشمهای جوشان و زلال، عطش دلهای مشتاق را فرو مینشاند؛ امام مهربانیها، آفتاب هشتم آلالله آقا علیبنموسیالرضا علیهالسلام.
امام رضا (ع)، تنها امام هشتم شیعیان نیست. او پناهی است برای همه آنها که دل در گرو مهر دارند و محبتی را میجویند که بیانتهاست و بیچشمداشت. ایرانیان، با همه تنوع قومی، زبانی و مذهبیشان، در کنار ضریح او، به زبانی واحد سخن میگویند؛ زبانی که نه با حروف، که با اشک، نذر، نیت، احترام و عشق شکل میگیرد. حضور امام رضا علیهالسلام در ایران، فراتر از یک واقعه تاریخی، تبدیل به سنگبنای هویتی برای ایرانیان شده است و این حضور، حضوری است که هیچگونه تمایزی نمیشناسد. در حرم او، نه زبان و لهجه مهم است، نه لباس و نه مذهب. ترکمن از گنبد، کرد از سقز، لر از خرم آباد، ترک از تبریز، بلوچ سنی از زاهدان، زرتشتی از یزد و مسیحی از تهران همه در کنار هم، در حرمش زمزمه میکنند «السلام علیک یا علیبنموسیالرضا، السلام علیک یامولا یاغَریبَالغُرَبا یا معین الضُعَفا والفقراء».
آن زرتشتی اهل یزد در مراسم عزاداری شهادت امام رضا (ع) شرکت میکند و نذر میدهد. آن جوان مسیحی مادر بیمارش را با عنایت امام رضا (ع) شفا یافته میبیند و هر سال برای ادای نذر، به زیارت امام رئوف میشتابد. آن پیرمرد سنی از چابهار که فرزند بیمارش با نذر به امام رضا (ع) شفا یافته، با پای پیاده به مشهد میآید. اینها و هزاران داستان ... افسانه نیستند بلکه روایات زنده وحدت یک ملت هستند و از کرامتها و عشقی سخن میگویند که دلها را به وسعت سرزمین ایران به هم پیوند میزند. مردم ایران، امام رئوف خود را نه صرفاً بهخاطر جایگاه معنویاش، بلکه بهخاطر منش و به خاطر محبتی که از ناحیه این امام بر مردم این سرزمین جاری است، دوست دارند. او را دیدهاند که ضامن آهو شد؛ شنیدهاند که در سختترین شرایط، دست نیازمندان را گرفت؛ خواندهاند که بر سفرهاش، مؤمن و گناهکار را یکسان نشاند. حرم مطهر امام رضا (ع) نه تنها مکانی برای عبادت، بلکه پناهگاهی برای دلهای شکسته و مؤمنی امیدبخش و حاجتدهنده برای نیازمندان است. ایرانیان از هر گوشه این سرزمین، با هر زبان و آیین، در مشکلات و گرفتاریها برای بهرهمندی از دریای رحمت الهی این امام رئوف به این حرم پناه میبرند.
در سنت شفاهی مردم ایران، امام رضا (ع) همان کسی است که بیآنکه بپرسد از چه مذهبی هستی، تو را میپذیرد. گناهکار باشی یا مؤمن، تو را پناه میدهد و معروف است داستان شیخ بهایی و آن دعایی که میخواست بر کتیبهای در ورودی حرم این امام مهربان نصب کند تا گناهکاران نتوانند داخل حرم شوند ولی امام رئوف اجازه این کار را نداد! این معنویت و محبت بیمرز، همان عامل وحدتبخشی است که اقوام و گروههای مختلف ایرانی، در سختترین دورانها، به آن پناه بردهاند و در میانه بحرانها و تلاشهای تفرقهافکنانه، نام امام رضا (ع) همیشه همچون ریسمان محکم همدلی و محبت بین ایرانیان عمل کرده است و او در طول قرنها محور تفاهم ملت ایران بوده، نه فقط در سطح فردی که در سطح اجتماعی. حرم مقدس امام مهربانیها جایی است که یک زائر کرد از دیار سنندج در کنار یک ترکمن از گنبدکاووس با اشک و دعا به یک زبان مشترک، زبان دل، با امام رئوف خود سخن میگویند. داستانهای بسیاری از این همدلیها شنیدهایم و اینگونه داستانها نشان میدهند که چگونه بارگاه امام رضا (ع) قلبها را به هم پیوند میزند و دیوارهای قومی و زبانی را فرو میریزد. بارگاه مطهر امام رضا (ع) نه تنها مرکزی معنوی بلکه یک نهاد بزرگ فرهنگی، اجتماعی و مردمی است. آیینهای معنوی در مناسبتها، آیینهای عزاداری، سفرههای نذری در ایام خاص، خدمات اجتماعی گسترده و مسائلی اینچنینی همه نشانههایی هستند از یک فرهنگ مذهبی پویا که با تار و پود ایرانیان عجین شده و اقوام و مذاهب مختلف ایران را یکدل و یکپارچه نگه داشته است. برای مثال، در ایام ماه رمضان، سفرههای افطاری و نذری در اطراف حرم، میزبان همه زائران است و بدون توجه به قومیت یا مذهب برای همه گسترده میشود و به ایرانیان یادآوری میکند که در سایه امام رضا (ع)، همه یک خانوادهاند. او آقای مهربانی است که راضی به رضای خدا بود و برای جاری شدن امر او سختیها را تحمل کرد و در ایران غریبانه به شهادت رسید ولی محور وحدت ملتی شد که نقشی سترگ در سختترین و پیچیدهترین مقطع تاریخ بشری بر عهده گرفتهاند. همان امامی که حضور نورانیاش در خراسان، ایران را با رایحهی ولایت عجین کرد و مایه همبستگی ایرانیان شد و مسیر درستی و سعادت را برای ایرانیان روشن کرد. سخن ژرف و الهامبخش رهبر حکیم انقلاب در سال گذشته مبنی بر اینکه «ایران، ایران امام رضاست و برکات امام هشتم، امام رئوف شامل حال همه آحاد کشور است.» توصیفی دقیق از نسبت امام رضا (ع) و ایرانیان و معرف حقیقت معنوی جاری در زمانه و زندگی امروز ماست. امروز، ایرانزمین به برکت وجود مضجع شریف آن امام همام، مأمن دلهای عاشق و پناهگاه خستگان طریق است. گویی هر آنکس که به این خاک قدم میگذارد، بیآنکه بداند، تحت سایه الطاف امام رئوف قرار میگیرد.
امام رضا علیهالسلام، تنها یک شخصیت تاریخی نیست؛ او جریان دائمی رحمت، عقلانیت، معرفت و کرامت انسانی در جان ایران است و این روح زنده امام رضاست که هنوز هم، در روزهای سخت به مدد ملت ایران میشتابد و کشور را با دعای خیر خویش محافظت میکند.ای امام مهربانیها!ای مأمن دلهای شکسته!ای آرام جانهای خسته! تو آن مهر تابانی که به آهوی وحشتزده پناه دادی و ما، قرنهاست با دلهایی غمزده و بیپناه، از هجوم گرفتاریها و زخم گناه، به آستان پرنور تو و به سوی حریم امن تو پناه آوردهایم. در صحن مقدس تو، نامها رنگ میبازند؛ آنجا نه از قوم و قبیله خبری است، نه از جایگاه و مقام، و ما تنها دلهایی هستیم، که با حسی مشترک، چشم به مهر تو دوختهایم و آغوش بیکرانت. تو برای ما تنها یک امام نیستی، تو بزرگ این خانهای و آقای این ملتی. خانهای که وسعتش به بلندای ایران است و ملتی که بار بزرگ مقاومت در برابر رذلترین و سرکشترین فرعونهای تاریخ را به دوش میکشد.
یا علیبنموسیالرضا (ع)! تا وقتی که آفتاب بر این خاک میتابد و نام ایران بر زبانها جاری است، پرچم مهربانیات بر قلبهای ما برافراشته خواهد ماند و تو پیونددهنده قلبهایی خواهی بود که در سایهسار وجودت و به برکت حضورت، بیهیچ دیوار تفاوت و بیهیچ زنجیر تفرقه، در کنار یکدیگر خواهند تپید!